درباره گلپايگان |
|
وجه تسمیه گلپایگان گلپایگان را همای بنت بهمن کیانی ساخت و بنام خود سمره خواند که در اول همای را سمره گفتندی. دخترش آن را تجدید عمارت کرد و گلبادگان یا گربادگان گفت. گلپایگان از ترکیب سه کلمه ( گل - پای - گان ) تشکیل شدهاست. نام اولیه شهر، گردپاذگان بودهاست. گروهی دیگر نام اصلی آن را گَرپادگان به معنی کوهپایه میدانند. «گَر» در زبان پارسی میانه به معنای کوه است. در اواخر ساسانیان و اوائل اسلام «گردپادگان» خوانده میشد و تازیکان معرب نموده «جرباذکان» نامیدهاند. (معجم البلدان یاقوت دیده شود). سپس از روی قاعده دیگری که آن نیز در زبانشناسی ایران معروف است، را و دال تبدیل به لام گشته و کلمه گارد مبدل بگال و سپس مبدل بگول و سپس مبدل به گل شده و بالاخره وردپاتکان و گلپایگان، شده یعنی شهر گلباد، و گلباد از نامهای معروف ایرانی بودهاست. برخی گفتهاند در اصل «ورتپاتکان» به معنی شهر یا سرزمین ورتپات بوده که یکی از نامهای ایران نیز میباشد. سپس به مرور زمان وردپاتکان، «وردپاذکان»، «گردپاذکان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپایگان» شدهاست. ورد، به معنی گل سرخ است و در نتیجه تغییراتی که از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبدیل به « گل » شدهاست. پات از مصدر پاییدن، به معنی نگاهبانی کردن است. و «وردپات» گل نگاهدار معنی میدهد. پات پس از مدتی «پاذ» و سرانجام تبدیل به «پای» شدهاست. واژه «کان» که سپس «گان» گردیده در آخر نام شهرها و آبادیهای بسیاری چون اردکان، زنگان، ارزنگان و ارزنکان… آمدهاست. سپیده سحر و طبیعت دل انگیز موقعیت جغرافیایی کوهستانهای پوشیده از مراتع و رودخانههای منطقه چشم انداز طبیعی زیبایی به وجود میآورند.سلسله جبال مرکزی ایران از این شهرستان میگذرد. آب وهوای این شهرستان متغیر و دارای زمستانهای نسبتا سرد با حداقل حرارت 21 - درجه و تابستانهای گرم و خشک است که حداکثر حرارت آن تا 37.5 + درجه میرسد. بارندگی غالبا درزمستان و میزان آن حدود ۳۰۰ میلیمتر است. گلپایگان از طرف شمال به محلات و کمره (خمین) و از طرف مغرب به کوههای بختیاری و الیگودرز و از طرف جنوب به خوانسار و کوههای بختیاری و از طرف مشرق به میمه و کوه شیخ احمد و کوه صالح محدود است. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۸۱۸ متر است. (مبنای ارتفاع = سطح متوسط آب خلیج فارس در منطقه فاو که مبنای مسطحات اروپائی میباشد.) گلپایگان از مناطق نیمه صحرایی است و به علت نزدیکی به کویر مرکزی، بارندگی آن کم و هوایش متغیر است. دشت گلپایگان، وسیع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آبهای زیرزمینی تامین میگردد. پوشش گیاهی پوشش گیاهی درمناطق کوهستانی استپ کوهی همراه باانواع گوَن و به ویژه «کتیرا» است که مصرف صنعتی و بهداشتی دارد و به خارج هم صادر میشود. استپ کوهی از غرب به شرق کاهش مییابد از این رو منطقه غرب که دارای پوشش گیاهی بهتر و آب بیشتر است، محل پرورش گوسفند و گله داری است. گیاهان خودرو مانند مُک کو (شیرین بیان) که ریشه آنها استفاده داروئی دارد، گل گاو زبان، شاتره، کاسنی، تره کوهی، چندال، مرزنجوش، دینارو (که بسیار خوش عطر و بو است)، شوید کوهی، پافغلاق، ریش قازی، شنگه، جوقاسم، گوش بره، خاکشیر، مرزنگوش، بارهنگ (بالنگ)، بادرنگ، بابونه، بالنگو، قدامه، کرچک،...همه برای مردم شهر آشنا است. در گلپایگان گندم، جو، پنبه، چغندر قند، تنباکو، شبدر، یونجه، سبزیهای خوردنی، صیفی جات، آلو، زالزالک، سیب، هلو، آلوچه، گیلاس، آلبالو، زردآلو، مو (انگور از همه رقم: کشمش، عسکری، شآاونی (شاهونی)، مونقّا، ریش بابا...)،همه عمل میآید. درختان قابل رویش این منطقه، عبارتند از: چنار، صنوبر، وهنو، بید مشک، عناب، بادام کوهی، انجیر وحشی، سنجد، زبان گنجشک، بلوط، انجیر وحشی،نارون،توت،کاج،سپیدار،و درختان میوه. ازجمله سیب،گلابی، بادام و گردو... ارتفاعات شهرستان گلپایگان ارتفاعات شهرستان گلپایگان که دنباله شرقی سلسله جبال زاگرس و غالباً از کوههای اطراف خرم آباد جدا شده، متعلق به دوران دوم زمینشناسی بوده و به صورت چندین رشته موازی از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد مییابد. مهمترین ارتفاعات را در گلپایگان میتوان به چهار دسته تقسیم کرد: الف – ارتفاعات کوههای شمالی و شمال غربی که قلههای بلند آن عبارتند از: تخت پهلوان صابر با ارتفاع ۳۴۱۰ متر قله الوند با ۳۱۲۱ متر ارتفاع قله حاجی قارا با ۲۴۲۰ متر ارتفاع که از طبقات آهکی دوران دوم زمینشناسی و به همراه رسوبات گچی، سنگهای گرانیتی و شنهای آتشفشانی دوران سوم، دیده میشود. این کوه در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی گلپایگان قرار دارد. ب. ارتفاعات کوههای شرقی که قلههای بلند آن عبارتند از: کوه صالح پیغمبر : با ۳۹۲۲ متر ارتفاع شیخ احمد : با ۲۴۳۸ متر ارتفاع با سنگهای گوناگونی از قبیل فیلیت، کوارتزیت، پاراگینس و مرمرهای پرکامبرین و سلیسها و ماسه سنگهای ژوراسیک و آهکهای کرتاسه و توفهای آتشفشانی و دولومیت، معادن سنگهای ساختمانی و سنگ چینیِ گُدار سرخ وصالح پیغمبر که یکی از مراکز بزرگ سنگهای معدنی گلپایگان است درهمین ارتفاعات قرار دارند. ج. ارتفاعات جنوبی که کوههای خوانسار باشد، قلههای بلند آن عبارتند از: قلعه جمال، حاجی ابراهیم، له پبین، سرخ، چهل گزی که آنها از ۲۵۰۰ متر بیشتر ارتفاع دارند و از شیلها و شیستهای آهکی دوران دوم و سوم زمینشناسی تشکیل شدهاند. بلیتون: در دهستان پشتکوه ۲۴ کیلومتری گلپایگان در شمال روستای هرستانه حدود ارتفاع ۲۳۵۰ متر ازسطح دریا. پیشکوه: در دهستان جلگه شهرستان گلپایگان ۲۰ کیلومتری شرق گلپایگان، ارتفاع ۲۸۷۷متر. تیله کوه: در دهستان رحمت آباد شهرستان گلپایگان ۳۶ کیلومتری شرق گلپایگان در جنوب روستای دُر ارتفاع ۲۳۴۰ متر چاق باغ: واقع در رحمت آباد شهرستان گلپایگان ۳۷ کیلومتری جنوب شرق گلپایگان ارتفاع ۲۹۱۰ متر دربند: واقع در دهستان پشتکوه، شهرستان گلپایگان، ۲۵ کیلومتری جنوب غربی گلپایگان، ارتفاع ۲۷۰۰ متر سوخته: دهستان رحمت آباد شهرستان گلپایگان، ۴۲ متری شرق گلپایگان، با ارتفاع ۳۰۰۰ متر صاف: در دهستان پشتکوه ۲۵ کیلومتری جنوب غربی،در شمال ویست ارتفاع ۳۰۴۲ متر گرموستا: در دهستان رحمت آباد گلپایگان ۳۹ کیلومتری جنوب شرقی،در شمال در ارتفاع ۲۷۲۰ متر لومبین: واقع در حومه وانشان ۱۱ کیلومتری جنوب گلپایگان، شمال کوه ابراهیم در ۲۵۳۲ متر موربلند: واقع در دهستان رحمت آباد گلپایگان، ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی گلپایگان شمال در ارتفاه ۲۲۶۰ متر مورچاقدار: واقع در دهستان حومه گلپایگان، ۲۱ کیلومتری جنوب گلپایگان ارتفاع ۲۱۵۰ متر مورهورسور: واقع در دهستان رحمت آباد گلپایگان، ۴۴ کیلومتری جنوب شرقی گلپایگان شمال تیکن ارتفاع ۲۹۱۵ متر هنده: واقع در دهستان پیشکوه ۲۷ کیلومتری جنوب غربی شمال هنده ارتفاع ۲۸۰۰ متر (گلپایگان در آئینه تاریخ. فیروز اشراقی) الوند گلپایگان : در ایران چهار قله با نام الوند وجود دارد که یکی از آنها کوهستانی است واقع در شمال باختری گلپایگان که از شمال باختری به طرف جنوب خاوری کشیده شده طول آن حدود ۱۵ کیلومتر و عرض متوسط آن ۵ کیلومتر است. ارتفاع بلندترین نقطه الوند گلپایگان ۳۱۱۱ متر میباشد که در محل به نام «کلنگ سیاه» شناخته میشود. از فراز این قله شهرستان خمین در شمال باختری و شهرستان گلپایگان در جنوب خاوری دیده میشوند. در دامنههای جنوبی این قله و در ارتفاع حدود ۲۸۰۰ متری در نقطهای با نام محلی «کول خران» یک جان پناه فلزی - چوبی به همت کوهنوردان گلپایگانی بر پا گشتهاست.
زبان و لهجه گلپایگان در گلپایگان بجز عده محدودی از روستاهای منطقه که زبان خاص خودشان را دارند بیشتر مردم به زبان فارسی (و با لهجه گلپایگانی) صبحت میکنند. رواج لهجههای فرهنگی مسلط از طریق وسایل ارتباط جمعی، آداب ورسوم و گویش مردم منطقه مخصوصا نسل جوان را متاثر و گویش مخصوص منطقه را تغییر شکل دادهاست و امروز بجز افراد مسن کمتر به گویش مخصوص گلپایگان صحبت میشود. در چند روستای گلپایگان لهجههای خاص خود آن روستا وجود دارد. اینان مهاجرانی هستند که در زمان صفویه از دیگر نقاط به این منطقه وارد شدهاند و درعین خال زبان و لهجه خود را با کمی تغییرات حفظ کردهاند. مردم منطقه عربستان لهجه خاص خود را دارند چون مردم این منطقه مهاجرانی از نواحی خراسان هستند که به زور در سالهای دور به این منطقه کوچانده شدهاند و هنوز به زبان مخصوص خود با تغییراتی نسبت به زبان اصلی مادری صبحت میکنند. گویش مردم وانشان که وانشانی، ونیشونی و مردم این روستا اونشونی مینامند (و در آن واژههای اصیل فارسی کم نیست) ــ جزئی از گویشهاى ایران مرکزى و شمال غربى (از گویشهای رایج در منطقه کاشان - اصفهان) است و شباهت هایی به گویش خوانساری دارد. مردم روستای هنده لری صبحت میکنند.اهالی حاجیله، قرغن و عباس آباد هم لهجه خاص خود را دارند که باز ماندهای است از لهجه زبان مادری محل سکونت قبل از مهاجرت و ترکیبی است از زبانهای مجاور محل سکونت. در روستای کوچک ماکوله به زبان ترکی تکلم میشود که ترکی تغییر یافته زبان مادری آنها که همان ترکی آذری است زیرا در زمان صفویه مردمانی از آذربایجان به این نواحی کوچانده شدهاند که در روستاهایی مانند ارجنک - کهرت ( از توابع خوانسار ) ساکن میباشند. سابقه سکونت در گلپایگان سنگ نگارهها کهن ترین آثار تاریخی و هنری به جا مانده از بشر هستند. البته روشهای علمی مانند آزمایشات موسوم به نیمه عمر کربن، پتاسیم آرگون (Potassium Argon) و تعیین جهت قطب مغناطیسی (Magnetic Polarity Chronology) و یا مقدار اورانیوم توریوم (Uranium Thorium) که برای تعیین تاریخ دورههای پارینه سنگی به کار میرود، هنوز بر روی آثار به دست آمده از گلپایگان انجام نشدهاست، و به همین دلیل نمیتوان بطور دقیق سابقه سکونت در گلپایگان را مشخص نمود. گفته میشود بزرگترین و کاملترین مجموعه سنگ نگارههای ایران در شهرستان گلپایگان قرار دارد. در مناطق ۲۱ گانه غرقاب و کوچری میتوان بیش از دهها هزار نقش بر سنگها پیدا کرد. این سنگ نگارهها از لحاظ گستردگی، فراوانی، قدمت و تنوع نقوش در دورههای تاریخی ایران بینظیر است و سیر تکاملی خط مانند خط سطری، هندی، پهلوی، عربی، فارسی و عبری در این سنگ نگارهها وجود دارد. به تعبیری بستر بوجود آمدن حروف رمزی، خط، تبادل پیام، زبان، تاریخ،اسطوره ها، هنر و فرهنگ از سنگ نگارهها است. عمر بعضی از آنها به چهل هزار سال میرسد و بشر تا کنون موفق به کشف هیچ پدیده تاریخی و هنری بدین قدمت نشدهاست. گلپایگان بیش از ۵۰۰۰ نمونه سنگ نگاره یا Petroglyph در محوطههای غرقاب، کوچری، هورستانه و هاجیله دارد که قدمت بعضی از آنها به هزاره پانزدهم قبل از میلاد یعنی ۱۷۰۰۰ سال پیش میرسد.. بر روی یکی از سنگنگاره هایی که از غرقاب گلپایگان به دست آمده، نوشته شدهاست: این سه چیز را همیشه مقدس بشمار راغ آب، دریای آب و آتش هیزم از سنگنگارههای تنگ غرقاب درمی یابیم که روستای غرقاب یکی از مراکز مهم شکار در دوران ماقبل کشاورزی بوده است. سنگوارههای موجودات دریایی و فسیلهایی که در اطراف قلعه جمال و حاجی قارا پیدا شده، نشانگر این است که در طول دورانهای زمینشناسی این قسمت در زمانهایی زیر آب بوده است. مطالعات زمینشناسی این نکته را تایید میکنند. گلپایگان در زیر ضربات تاریخ در دهههای نخستین سده نخست هجری قمری، گلپایگان به دست اعراب افتاد و نام زیبایش معرب گشته و جرفادقان خوانده شد. تنها نام گلپایگان را عوض نکردند. نامهای باستانی بسیاری از شهرهای ایران به عربی تغییر یافت که این تغییر هم در تلفظ و هم در نوشتار به انجام رسید که از آن میان میتوان به تغییر نام سپاهان یا اسپهان به اصفهان، زنگان به زنجان، دژپل به دزفول، بروگرد به بروجرد، و کرمانشاه به قرمیسین اشاره کرد. گلپایکان از آن پس در قلمرو امویان، عباسیان، صفاریان، دیلمیان، سلجوقیان، خوارزم شاهیان، مظفریان و ایلخانیان مغول قرار داشت. در دوران بعد از اسلام به ویژه در دوران عباسیان، گلپایگان از مناطق آباد کشور بودهاست، اوج شکوفایی شهر در زمان حکومت سلجوقیان به خصوص محمد بن ملکشاه سلجوقی بوده که بناهای زیادی از جمله مناره و بازار و مسجد جامع را از خود باقی گذاشتهاست. تیمور لنگ وقتی برای تسخیر اصفهان و شیراز خیز برداشت، خود را از گلپایگان به سده و اصفهان رسانید و کشتار فجیعی به راه انداخت. جهانشاه قراقوینلو نیز، با بهرهگیری از درگیری امیرزادگان تیموری، هنگامیکه برای مقابله با سلطان محمد به اصفهان رفت، در جُربادقان (گلپایگان) متوقف شد و حضور سپاهیانش مردم را آزار فراوان داد. گلپایگان در حمله مغولها آسیب فراوان دید. به دنبال آشوبهای اسماعیلیه و فتنه مغول این شهر از اعتبار و رونق ساقط گشت و تنها در زمان «اوزون حسن» (ابو النصر حسن بیگ بن عثمان بیگ، سرسلسله آق قویونلو) ۸۸۲- ۸۲۸ ق بار دیگر نامی از آن بر سر راه تجاری همدان به اصفهان به میان میآید. وجود کاروانسراهای متعدد در منطقه و آثار تاریخی حکایت از اهمیت و آبادانی این شهر دردورههای مختلف تاریخی دارد. آخرین دوران طلایی رونق شهر مقارن با دوران حکومت شاه عباس کبیر و امارت امامقلی خان سردار بزرگ صفوی در گلپایگان میباشد. گلپایگان در روزگار فرمانروایی صفویان از مراکز مهم علم و ادب بودهاست. با شروع فتنه افغان، گلپایگان که مقر فرماندهی علیمردان خان بختیاری و محل تجمع نیروهای کمکی به اصفهان بود به شدت از طرف محمود افغان مورد انتقام جویی واقع گشت و نه تنها اکثر اهالی آن از دم تیغ گذشتند بلکه اغلب آثار و ابنیه و تاسیسات کشاورزی و قنوات آن هم تخریب گشت و دیگر هرگز این شهر به اعتباری که در گذشته داشت، دست نیافت. (اشراقی، ۱۳۸۳، ص۱۵۷ به نقل از تاریخ مسعودی نوشته ظل السلطان) در زمان قاجاریه خصوصاً زمان ناصرالدین شاه و حکومت ظل السلطان بر اصفهان، شهر در استانه نابودی قرار گرفت. فرستادن حکام جبار وخونریزی چون سراج الملک –حشمت الدوله –میرزا حسن خان انتظام الملک و تحمیل فوج سرباز به فرماندهی صارم الدوله باعث شد اکثر مردم سر به کوه و بیابان بگذارند. غارتگرانی چون رجبعلی لر و علقلی زلکی، هم...براستی بیداد کردند. از ۱۳۲۰ به بعد خصوصاً در زمان مرحوم دکتر عبداله معظمی و با ساخته شدن سد گلپایگان ـ توسعه آموزش وپرورش و احداث دانشسرای مقدماتی، اقداماتی در راه توسعه گلپایگان انجام شده و بعد از انقلاب نیز با اجرای پروژههایی مانند کارخانه پنیر (که برخلاف امروز، تا ۱۵ سال قبل ۲۰ درصد کل پنیر ایران را تامین میکرد.) ـ کارخانه آرد ـ مجموعه تولید قطعات خودرو ـ توسعه کشاورزی ودامپروری ـ احداث شهرک صنعتی و مجموعه تاریخی ارگ گوگد ـ احداث سد کوچری و مراکز آموزش عالی... ــ گلپایگان چهره دیگری گرفتهاست. گلپایگان، سنگآب قدیمی مسجد جامع مذهب اکثریت مردم گلپایگان بعد از اسلام به تبع قدرتهای حاکمه، شافعی بودهاست. وقتی آل بویه به قدرت رسید، گروهی شیعه شدند ولی رویکرد اکثریت مردم به تشیع در زمان صفویه بود که عالمان و فقهای جبل عامل و امثال محقق کرکی از لبنان وارد سرزمین ما شدند و به تبلیغ شیعه پرداختند. در گلپایگان سالیان دراز یهودیان زندگی میکردند. بازار و محله و مراسم خودشان را داشتند که پس از تشکیل دولت یهود از این منطقه کوچ کردند. در زمان شاه منوچهر مختاری (فرزند هنرمند بزرگ گلپایگان استاد محمد مختاری)، فرامرز شریفی (فرزند فرج الله شریفی) و مهندس حسینجان زینلی...در مبارزه با دیکتاتوری از جان خود گذشتند. ۳۵۶ نفر هم در جنگ هشت ساله عراق و ایران جان خود را فدا کردند. گلپایگان همچنین در این جنگ، ۸۰۰ جانباز داشته است. آثار تاریخی گلپایگان مسجد جامع
مسجد جامع گلپایگان از مساجد مهم تاریخی دوران سلجوقی و از مساجد بزرگ ایران زمین است که با توجه به تاریخ ساخت آن شاید بتوان گفت معماری ایرانی - اسلامی این مسجد الگویی بودهاست برای ساخت مسجدهای بزرگ دیگر بویژه مناطقی که در قلمرو حکومت سلجوقیان بودند. مسجد جامع گلپایگان در سال ۵۰۸ هجری قمری، در دوران حکومت ابوشجاع محمدبن ملکشاه سلجوقی بنا شدهاست. پیش از آن به استناد نام ابوشجاع که در کتیبه دور گنبد است، زمان ساخت مسجد گلپایگان را بین سالهای ۴۹۸ تا ۵۱۲ هجری قمری، یعنی دوران حکومت وی، میدانستند تا این که باستان شناسان با خواندن کتیبههای محراب دریافتند که بخشی از کتیبهها در زیر کف شبستان مسجد است و به احتمال قوی تاریخ بنا هم روی آن نوشته شدهاست. چنین بود که تاریخ دقیق ساخت مسجد روشن شد. مسجد جامع گلپایگان به دستور ابونصر ابراهیم بن محمد بن ابراهیم بابا عبدالملک ساخته شده و نام این شخص در ۲ جای مسجد، یکی در کتیبه دور گنبد و دیگری در حاشیه محراب درج شدهاست. دیگر این که مسجد را یک معمار قزوینی به نام ابوعمر بن محمد القزوینی (معروف به بواسار کسرار) ساخته و نام او نیز در بالای محراب در زیر کتیبه دور گنبد، در ۲ سطح نقش بستهاست. از دیگر آثاری که نام سلطان ابوشجاع محمد بن ملکشاه سلجوقی به یادگار روی آنها نقش بستهاست، عبارتند از: منار مسجد جامع ساوه به تاریخ ۵۰۴ هجری، مسجد جامع قزوین به تاریخ ۵۰۸ هجری، ۲ حجره در مسجد جامع دیار بکر ترکیه به تاریخ ۵۱۱ هجری و دیوار روبه روی شبستان مسجد اموی در دمشق به تاریخ ۵۰۳ هجری قمری. مسجد جامع گلپایگان وقتی تاریخ ساخت مسجد گلپایگان را با تاریخ ساخت مسجدهایی دیگر که در دیار بکر، سوریه، قزوین و ساوه میسنجیم، میفهمیم که در یک دوره کوتاه چند ساله از سال ۵۰۳ تا ۵۱۱ هجری قمری چند مسجد در دوره حکومت سلجوقی و مناطق دور از هم بنا شدهاست که با توجه به این نکته از یک سو در مییابیم که حکومتها، در طول تاریخ، برای کسب مشروعیت و نشان دادن اقتدار و وسعت قلمرو خود به مسجد به عنوان یک رکن اساسی نگریستهاند. از سوی دیگر شاید بررسیهای دقیق در شیوه معماری این مسجدها تشابهات قابل توجهی را نشان دهد. این مسجد دارای صحن و شبستان وسیع و گنبد بزرگ آجری میباشد و متعلق به زمان محمد بن ملکشاه سلجوقی میباشد. ازخصوصیات مسجد و گنبد آن دارا بودن کتیبههای آجری متعدد و تزئینات فراوان دوره سلجوقی است. در متن کوفی گنبد، نام محمد بن ملک شاه خوانده میشود و اطراف محراب بزرگ زیر گنبد در متن کتیبهای نام بانی آن بنای عظیم را، ابونصربن محمد بن ابراهیم آوردهاند. همچنین بر بدنههای مختلف شبستان نام بزرگان دین و جملات مذهبی را به خط کوفی آجری نوشتهاند. در زمان فتحعلی شاه قاجار شبستانهای ساده طرفین گنبد و بناهای شرقی و غربی مسجد را احداث نموده و بر ساختمانهای گنبد عهد سلجوقی افزودهاند. ساختمان گنبد عهد سلجوقی متعلق به اوایل قرن ششم هجری قمری است. صحن مسجد جامع گلپایگان بدون احتساب هشتیها، حجرهها و رواقها حدود یک هزار و ۶۰۰ متر مربع مساحت دارد و ارتفاع گنبد مسجد ۲۲ متر و ابعاد گنبد از داخل ۱۲ در ۱۲ متر است. یک حوض آب بزرگ و کم عمق نیز در وسط صحن مسجد قرار دارد که علاوه بر مکانی برای وضو گرفتن نمازگزاران بر زیبایی این مسجد افزودهاست. سر در مسجد گلپایگان از سمت داخل محوطه رو به صحن با آجرهای آبی رنگ با جمله «یا علی» بصورت زیبایی مزین شده و شبستان اصلی مسجد جامع گلپایگان همچون سایر بناهای عصر سلجوقی فاقد کاشی کاری است. در کتیبه مسجد جامع که شرح نوشتهها به خط کوفی است، نام ابابکر صدیق، عمر بن خطاب، عثمان، علی ابن ابیطالب و طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف...آمدهاست. (البته بعدها عده ای خواستهاند در اصل کتیبه دست ببرند و جملاتی را در رد و لعن ابابکر و عمر و عثمان و...در کنار کتیبه افزوده اند.) محراب مسجد از دو بخش تشکیل شدهاست که در قسمت پایینی متصل به کف محراب و در قسمت بالای محراب کلمات «الله احد» و «الله صمد» به خط کوفی مشهود است. آیاتی از قرآن کریم نیز در اطراف محراب بزرگ مسجد جامع گلپایگان به خط کوفی نقش بستهاست.
محراب مسجد جامع گلپایگان شکارچیان گنج از جمله Lorenz korn و تیم همراهش (که به گلپایگان نیز آمدهاند)، با شگفتی از کتیبههای مسجد جامع گلپایگان یاد کردهاند. (منبع: مقاله Schatzsuche unter der Moschee شکار گنج در مسجدمسجد جامع گلپایگان در تاریخ نهم مرداد سال ۱۳۱۲، به شماره ۱۹۱ در فهرست آثار ملی (ایران) ثبت شدهاست. دوپوش گنبد مسجد جامع گلپایگان مانند دوپوش گنبد مسجد جامع یزد و اغلب گنبدهای قرن هفتم به بعد، گسسته (و نه پیوسته) است. دو پوش گنبد گاهی پیوسته و گاه گسسته است. گنبدهای پیش از اسلام (و همچنین گنبد هایی مانند گنبد سلطانیه و گنبد مسجد شیخ لطف الله و گنبد خاگی مسجد جامع اصفهان)، دو پوش پیوسته است. چنانکه گاهی دو پوسته بی هیچ واسطه ای به هم متصل میشده و گاهی هم فقط صندوقه یا کندو و شیاره ای میان آنها فاصله بوده است. در گنبدهای گسسته (مثل گنبد مسجد جامع گلپایگان)، گاهی دو پوسته در کلاله از هم فاصله میگیرند. مسجد جامع گلپایگان در سال ۱۳۱۰ ه.ش. به سرپرستی آندره گدار فرانسوی تعمیر شده است. |
نظرات شما عزیزان: